تشخیص پزشکی چارلز دیکنز در 9 مورد از مشهورترین شخصیتهایش:

تعداد کلمات متن: 1192
زمان حدودی مطالعه: 6 دقیقه
ابنیزر اسکروج:
مسمویت با قارچ
در شب کریسمس در کتاب سرود کریسمس، ابنیزر اسکروج خسیس سه روح را ملاقات میکند و با آنها به ترتیب در گذشته، حال و آینده سفر میکند. صبح روز بعد اسکروج به طرز عجیبی سخاوتمند و شاد شده بود.
همان شب اسکروج از سوء هاضمه شکایت میکرد که تصور میشود علایم نوعی مسمومیت با قارچی توهم زا به نام ارگوت است، که عامل آلوده کننده نان چاودار است. تعدادی هم حدس میزنند که اسکروج دچار سکتهی مغزی و یا روان پریشی مختصر شده باشد.
تاینی تیم:
کمبود ویتامین دی
اسکروج دچار هر بیماری شده بود- مسمومیت با قارچ یا سکته مغزی و یا روان پریشی مختصر_ او در سرود کریسمس جان تیم را نجات داد. در واقع اسکروج آگاه شد که اگر این سایهها بدون تغییر باقی بمانند، یک صندلی خالی خواهد ماند که روزی تیم کوچک روی آن نشسته بود. بعد از آن چارلز دیکنز داستان را جوری پیش میبرد که اگر اسکروج سخاوتمند شود و حقوق باب کراچیت را افزایش دهد در این صورت خانواده میتواند غذای بیشتری تهیه کند. و مهمتری اینکه، آنها میتوانند روغن ماهی بخرند که اگر ادعای پزشکان امروزی در مورد اینکه تاینی تیم از کمبود ویتامین دی رنج میبرد صحیح باشد، میتواند به بهبود پای کودک کمک کند. اینکه چرا تیم از کمبود ویتامین دی رنج میبرد مشخص نیست، اگر چه بیماری او میتواند در اثر اسیدوز لولههای کلیه و یا حتی ترکیبی از راشیتیسم و یا سل ایجاد شده باشد که در قرن نوزدهم در بین کودکان لندن رایج بوده است.
آقای کروک:
دیسلکسیا یا خوانش پریشی
« او میتواند همهی حروف را جداگانه بنویسد و بیشتر آنها را وقتی به صورت جدا میبیند میتواند تشخیص دهد اما نمیتواند آنها را کنار هم قرار دهد»
این توصیف دیکنز در مورد توانایی خواندن آقای کروک مغازه دار در رمان خانهی قانون زده بود.
برخی معتقند این میتوانند اولین شرح مکتوب خوانش پریشی باشد و اگر این ادعا درست باشد دیکنز آن را سه دهه قبل از اینکه این اصطلاح وارد ادبیات پزشکی شود، نوشته است. کروک همچنین از اعتیاد به الکل رنج میبرد و به صورت غیرعادی و خود به خود میمیرد.
جک جسپر:
اعتیاد به مواد مخدر
در کتاب اسرار ادوین درود سرپرست گروه جک (جان) جاسپر در چنگال افیون، تاریکترین آرزوی خود را که کشتن خواهرزادهاش _ادوین درود- بود، در رویا میبیند. کاری که این معتاد به تریاک درنهایت به دنبال عملی کردن آن است.
درحالی که هنوز به صورت یک راز است، برخی از روانشناسان اعتقاد دارد که رویاها، مخصوصا آنهایی که در اثر مصرف مواد مخدر ایجاد میشوند، ممکن است منشا یک هوس یا میل، مثل غذا یا امیال جنسی باشند. پس شاید عشق جاسپر به رزا، نامزد درود، در این داستان از اهمیت به سزایی برخوردار بود که جاسپر را به سمت کشتن درود سوق داد.
(هرچند هویت کسی که درود را کشت در این داستان به دلیل مرگ نویسنده قبل از تمکیل شدن داستان ناشناخته ماند) به نظر میرسد که دیکنز در تصویر سازی رویاها، آنچه که امروزه به عنوان یک روش تشخیصی پزشکی شناخته شده است، نقش برجسته ای داشته.
آرتور هاویشام:
هذیان خمری
حالتی از شروع روان آشفتگی است که معمولا با ترک کردن الکل پدید میآید. این هزیان در سه روز نخست ترک کردن پدید میآید و تا دو سه روز ادامه میابد.
« یک نفر دیگر به نام آرتور با کامپیسون تماس داشت، او در حال افتادن بود، و وقتی به او نگاه میکردی شبیه به سایه بود»
در آرزوهای بزرگ، با شخصیت آرتور هاویشام، دیکنز بار دیگر دانش خود از عواقب اعتیاد، و وخامت حال جسمی و روحی انسان را نشان میدهد. آرتور به طور خاص از وحشتی رنج میبرد که پزشکان آن را با هزیان خمری برابر دانستهاند، وضعیتی که با ترک الکل ایجاد میشود و اغلب در افرادی که از الکلیسم مفرط رنج میبرند دیده میشود.
همانطور که از نامش پیداست، مشخصههای اصلی این بیماری، تغییر در حالت روانی (هذیان) و لرزش است. و همانطور که دیکنز به طور خلاصه در کتاب توصیف میکند آرتور از هر دو علامت رنج میبرد. و این توصیفات گنجینهای ظریف و در عین حال جذاب در میان تشخیصهای دیکنزی است.
جو، پسر چاق
سندورم هیپوونتیلاسیون چاقی
در کتاب یادداشتهای پیکویک دیکنز توصیف میکند:
یک پسر، یک پسر فوقالعاده چاق، ایستاده روی تشک، یا چشمان بسته مثل اینکه در خواب باشد.
این یک توصیف کلاسیک از چیزی است که امروزه به عنوان سندروم پیکویکی یا سندروم هیپوونتیلاسیون چاقی شناخته میشود. در حالی که ظاهرا از ویژگی فیزیکی آن چاقی و خواب آلودگی غیر معمول است. به نظر میرسد که توصیفات دیکنز از جو، اولین توصیفات در رابطه با این سندروم است، و بعد از آن در اوایل دههی 1900، پزشک کانادایی، سر ویلیام اسلر در کتاب درسی خود آنها را توضیح داده است.
سندروم پیکویکن بیش از یک قرن بعد از انتشار کتاب یادداشتهای پیکویک در قالب کتاب (1837) مورد استفادهی عمو.می قرار گرفت.
بردلی هداستون:
صرع
« شما کاملا مریض هستید، آقای هداستون
چیز مهمی نیست، آقا خیلی زود برطرف میشود. من به سرگیجه عادت کرده ام»
به نظر میرسد که بردلی هداستون، معلم مدرسه و دوست مشترک ما از صرع رنج میبرد. در واقعا گرفتاری مدام در سرگیجه، نشاندهنده یک تشنج بود. در میان شخصیتهای دیکنز هداستون تنها کسی نبود که این علایم را داشت. مانکس، شخصیتی بیمار و شوم در اولیور توییست و گاستر، خدمتکار خانهی بلیک نیز گویا علایمی مشابه داشتند.
برخی معتقدند که خود دیکنز نیز ممکن است به صرع یا بیماری مشابهی مبتلا بوده باشد که به همین دلیل بینش کاملی نسبت به این بیماری داشته است. با این حال این فقط یک حدس بیپایه و اساس است.
اوریا هیپ:
دیستونی
« وقتی میخواست شور و شوق خود را نشان دهد، چرخش عجیبی داشت که حالتی احمقانه پیدا میکرد»
این چرخش اغلب در توصیف اوریا هیپ شرور در دیوید کاپرفیلد استفاده شده است. تکان خوردن و چرخش دائمی هیپ از نظر برخی به عنوان نشانهای از اختلال جسمی معروف به دیستونی تعریف شده است. دیستونی یا بدقوامی ماهیچهها، به معنای انقباض غیرارادی مکرر و طولانی در یک عضله یا در گروهی از عضلات یا بروز وضعیتهای بدنی خاص است و در واقع یک اختلال حرکتی– عصبی محسوب میشود. این انقباضات غیر ارادی و حالات مرتبط با دیستونی میتواند برای برخی از بیماران و ناظران بیرونی نگران کننده باشد که دیکنز به خوبی از عهدهی توصیف آنها برآمده است.
همانطور که خانم تراتوود بر سر هیپ فریاد میزند: اگر شما یک مارماهی هسنید، مثل مار ماهی رفتار کنید، اگر یک مرد هستید، اندام خود را کنترل کنید آقا... آه! خدای مهربان!
خانم موچر
کوتولگی
در دیوید کاپرفیلد هم خوانندگان با شخصیتی مواجه میشوند که مانند خانم موچر آرایشگر کوتوله است. برخلاف هیپ شرور، خانم موچر یک قهرمان است. اگرچه به نظر میرسد که دیکنز در ابتدا خانم موچر را یک آرایشگر بی اخلاق نشان داده بود، تصویری که به شدت توسط خانم جین سیمور هیل که خودش کوتاه قامت بود و همسایهی دیکنز بود مورد انتقاد قرار گرفت. به نظر میرسد که هیل دیکنز را تهدید کرده است که از او شکایت خواهد کرد که این موضوع میتواند ویژگیهای نجات دهندهی خانم موچر را توضیح دهد. این شخصیت در نهایت به عنوان نمادی از حقوق معلولین شناخته شدو نمایانگر گرایش نویسنده به نجابت شخصیتهای فقیر یا آسیبدیدهاش باشد.
ترجمه اختصاصی در زیمون