آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی

کریستی که در خانه توسط مادرش آموزش دیده بود، در حین جنگ جهانی اول همچنان که به عنوان پرستار مشغول به کار بود رمان اولش را مینوشت.اولین رمان او با عنوان ماجرای اسرار آمیز در استایلز(1920) هرکول پوآرو، کارآگاه بلژیکی غیر عادی و خودخواه را معرفی کرد. پوآرو بعد از ماجرای اسرار آمیز در استایلز در حدود 25 رمان و تعداد زیادی داستان کوتاه ظاهر شد، و در «پرده» درگذشت.
خانم جین مارپل، که دختری سالخورده بود، یکی دیگر از شخصیتهای کارآگاهی کریستی برای اولین بار در رمان قتل در خانه کشیش ظاهر شد (1930) اولین و بزرگترین موفقیت کریستی با رمان قتل راجر آکروید (1926) بود، که در پی آن 75 رمان او در لیست پرفروشها راه پیدا کردند و در مجلات محبوب انگلستان و ایالات متحده به صورت سریالی به چاپ رسیدند.

نمایشنامههای کریستی شامل «تله موش» در 1952 بود که رکورد طولانیترین اجرای مداوم را در یک تئاتر _8862 اجرا، بیش از 21 سال، در تئاتر سفیران لندن_ قبل از جابه جایی در سال 1974 به تئاتر سنت مارتین، ثبت کرد و بعد از آن هم بدون وقفه ادامه یافت تا زمانی که اپیدمی کوید 19 تمام سینماها و تئاترها را در سال 2020 تعطیل کرد و این تئاتر بیش از 28200 اجرا شد.
و در سال 1957 از رمان «شاهد پرونده که در سال 1953 » نوشته شده بود یک فیلم موفق اقتباس شد.
دیگر اقتباسهای سینمایی قابل توجه
و سپس هیچ کس نبود در سال 1939 و فیلم اقتباسی در سال 1945
قتل در قطار سریع السیر در سال 1933 نوشته شده بود و دو فیلم سینمایی در سال 1974 و 2017 از آن اقتباس شد.
مرگ بر روی نیل در سال 1937 و فیلم آن در سال 1978 ساخته شد
و آینه سرتاسر ترک برداشت در سال 1952 و فیلم آن در سال 1980
از رمانهای او همچنین سریالهایی برای تلویزیون اقتباس شد.
در سال 1926 مادر کریستی در گذشت و همسرش سرهنگ آرچیبالد کریستی، درخواست طلاق کرد.
در هشتم دسامبر ۱۹۲۶ وقتی در سانینگ دیل واقع در برکشر زندگی میکرد به مدت ده روز ناپدید گردید و روزنامهها در این مورد جاروجنجال فراوانی به پا کردند. اتومبیل او در یک گودال گچ پیدا شد و خود او را نیز نهایتاً در هتلی واقع در هروگیت یافتند. آگاتا اتاق هتل را با نام خانمی که اخیراً شوهرش اعتراف کرده بود با وی رابطه عاشقانه دارد کرایه کرده بود و در توضیح این ماجرا ادعا کرده بود که در اثر ضربه روحی ناشی از مرگ مادر و خیانت شوهر دچار فراموشی گردیده بودهاست. در مورد این که آیا کل این ماجرا یک کار تبلیغاتی بودهاست یا خیر، کماکان نظرات ضدونقیضاند. در آن زمان نگاه کلی مردم نسبت به ناپدید شدن آگاتا منفی بود و بسیاری بر این باور بودند که آن ترفند تبلیغاتی مبالغ قابل توجهی هزینه روی دست مالیات دهندگان کشور گذاشتهاست. در سال ۱۹۷۹ این ماجرای ناپدید شدن دست مایه فیلمی شد به نام آگاتا که در آن وانسا ردگریو در نقش آگاتا کریستی ظاهر میشود.
در سال 1930 کریستی با یک باستان شناس به نا سر مکس مالوان ازدواج کرد. پس از آن او چندین ماه از هر سال را همراه او به سفرهای اکتشافی در عراق و سوریه و میگذراند.
کریستی رمانهای عاشقانه غیر کارآگاهی نیز مثل «غایب در بهار در سال 1944» با نام مستعار مری وستماکوت نوشت.
زندگینامهی او در سال 1977 پس از مرگ او منتشر شد.
ترجمه شده در زیمون