4 روش برای خواندن کتاب

انواع مختلف خواندن
در کتاب «چگونه کتاب بخوانیم» کتاب مورتیمر جی. آدلر و چارلز ون دورن ، خواندن چهار سطح دارد:
1. روخوانی
2. خواندن همراه با بررسی
3. خواندن تحلیلی
4. خواندن تلفیقی
سطح مطالعه شما احتمالاً بر نحوه جذب و پردازش استدلالها و ماده موضوعی کتاب تأثیر می گذارد. به عبارت دیگر، دو نفر که یک کتاب خوب را میخوانند، میتوانند تجربیات خواندنی کاملاً متفاوتی داشته باشند.
روخوانی
روخوانیکردن کتاب پایهایترین سطح خواندن است. هیچ مهارتی جز سواد خواندن معمولی نیاز ندارد. کافی است چشمتان سطرهای کتاب را دنبال کند و صفحهبهصفحه خط روایت کتاب را دنبال کنید. بسیاری از ما خیلی از کتابهای داستان و ناداستان را به همین روش میخوانیم. فقط برای اینکه خوانده باشیم و طبیعتا انتظاری هم نیست که محتوا یا کلیت آن در حافظه یا ذهن ما بهخوبی ثبت شود.
خواندن همراه با بررسی
خواندن همراه با بررسی نوعی پیشخوانش است. یکوقتهایی دلتان میخواهد قبل از درگیرشدن جدی با مباحث یک کتاب یا مقاله آن را بهشکل سطحی و سریع مرور کنید تا در کمترین زمان نکات و سرفصلها و یا کلیات محتوای آن را بررسی کنید.
بررسی کتاب را میتوان به دو روش انجام داد:
1. مرور ساختاری:
وقتی روبهروی قفسههای کتابخانه یا کتابفروشی ایستادهاید و در انتخاب بین چند جلد کتاب بهشک افتادهاید میتوانید از این روش استفاده کنید. کتاب را ورق میزنید، بخشهای خاصی از آن را ازنظر میگذرانید؛ فهرست مطالب، پشت جلد و چند صفحه یا چند بند از بخشهای گوناگون را میخوانید تا ببینید آیا بقیه مطالب کتاب ارزش خواندن دارد یا خواسته شما را برآورده میکند یا نه. اگر خیلی آدم وسواسی نباشید، در عرض دو تا سه دقیقه میتوانید عیار کلی کتاب را «برای انتخاب خود» معلوم کنید.
2. خواندن سطحی:
وقتی کل یک کتاب غیرداستانی یا داستانی را میخوانید اما با متن بهشکل معنادار یا محتوایی درگیر نمیشوید، درواقع دارید کتاب را بررسی میکنید. البته شاید نتوانید این روش را در کتابفروشی بهسرعت روش قبلی انجام دهید. در این نوع بررسی نیازی به مطالعه دقیق و توجه به اصطلاحات، منابع و برگشتن به مفاهیم پیچیدهتر نیست. درست مثل وقتی که کتاب صوتی یا پادکستی را گوش میدهید ولی اگر جایی از آن را متوجه نشدید، برنمیگردید و به گوشدادن ادامه میدهید تا کلیت آن را دریابید.
بهنظر خودتان چند درصد از کتابها را به همین روش مطالعه کردهاید؟
خواندن تحلیلی
خواندن تحلیلی سطح دقیقتر و پیچیدهتری از خواندن است. اگر اهل تحلیل و تفکر باشید، کتاب را پس از بررسی کلی باید به این روش بخوانید تا مفاهیم عمیقتر آن را درک کنید.
مراحل زیر طی کتابخوانی تحلیلی در شما اتفاق میافتند:
1. موضوع کتاب را شناسایی و آمایش میکنید.
2. کتاب را به صورت واضح و مختصر خلاصه میکنید.
3. میتوانید بخشهای اصلی کتاب و ارتباط آنها را با یکدیگر توضیح دهید و تشریح کنید.
4. میتوانید مسئلهای را که نویسنده سعی در حل آن دارد شرح دهید.
خواندن تلفیقی
طبق گفته مورتیمر آدلر، خواندن تلفیقی یا بهبیانی تطبیقی بالاترین سطح خواندن است. وقتی کتابهای متعددی را در یک موضوع میخوانید و ایدهها و روشهای بحث و ارائه محتوای آنها را با هم مقایسه میکنید، بهتحلیل آنها میپردازید و ایدههای جدید از دل آنها استخراج میکنید، میتوان شما را یک کتابخوان حرفهای دانست. این نوع تحلیل البته به کار سخت، یادداشتبرداری گسترده و تعهد زمانی نیاز دارد.
برای تلفیقیخواندن لازم است چند مرحله را دنبال کنید:
1. با بررسی شروع کنید. ابتدا، مشخص کنید کدام بخش از کتابها را باید بخوانید تا به طور کامل موضوع را درک کنید. کتابهای خوب و عالی زیادند اما در بین آنها نخالههایی هم یافت میشوند که در همین مرحله بررسی میتوانید آنها را بهراحتی از گردونه مطالعاتی خود خارج کنید و بهاصطلاح گندم را بهسرعت از کاه جدا کنید.
2. اصطلاحات را جذب کنید. خواندن تحلیلی به شما نیاز دارد که کلمات کلیدی و اصطلاحات کاربردی نویسنده را برای درک بهتر موضوع شناسایی کنید. مقایسه چندین اثر مستلزم درک و ترکیب اصطلاحات و مفاهیم گسترده است. از اصطلاحات نترسید و به خواندن و درک اولیه آنها بسنده نکنید، تاریخچه پشت آنها را هم بخوانید و دانش و فهم خود را گسترش دهید تا عصاره و جان مطلب را بهتر بفهمید.
3. سوالات خود را بنویسید. حاشیه کتابها را با پرسشها و یادداشتهای خود پر کنید. در حین مطالعه به این سؤالات برگردید تا ببینید کدامیک پاسخ داده شده و کدامیک حلنشده باقی ماندهاند.
4. بحث را تجزیه و تحلیل کنید. اکنون که سؤالات خود را قالببندی کردهاید و تمام اطلاعات مربوط را جمعآوری کردهاید، وقت آن است که پاسخها را تجزیه و تحلیل کنید. نویسندگان مختلف بر سر چه چیزی توافق دارند؟ چه چیزی بحثبرانگیز باقی مانده است؟ به نظرتان بحث در این زمینه به کجا میرسد؟ اگر بتوانید با قاطعیت به این سؤالات پاسخ دهید، احتمالاً به درک تخصصی از یک موضوع دست یافتهاید.