۷ نکته خواندنی درباره زندگی چارلز دیکنز

۱. بازتاب زندگی سخت در رمان
چارلز جوان یکی از آن پسران خوششانسی بود که با وجود فقر توانست هزینه تحصیلش را بهدست آورد. با این حال، ثروت او زیاد دوام نیاورد زیرا پدرش به زندان افتاد و او مجبور شد در کارخانه واکس کفش کار کند. تقلا و تنهایی که دیکنز با سختی متحمل شد در آثار او بازتاب یافته است. درواقع دیوید کاپرفیلد اول قرار بود کتاب زندگینامه دیکنز باشد اما شرم و رنج عمیق او از یادآوری تلخیهای زندگیاش آن را تبدیل به داستان کرد.
۲. نویسنده واژهساز
چارلز دیکنز بهخاطر افزودن واژگان جدید به زبان انگلیسی اعتبار دارد که بیشتر این واژهها در فرهنگ انگلیسی آکسفورد یافت میشوند. dustbin (زبالهدان)، whoosh (صوت فشفش)، crossfire (تیراندازی از چند جهت) و butter-fingers (دستوپاچلفتی) چند نمونه از واژههای افزوده دیکنز هستند.
۳. اگر او را میشناختید جزء کتابهایش میشدید!
اگرچه دیکنز هنگام نوشتن رمانهایش تخیل زیادی بهنمایش میگذاشت، از حوادث و افراد زندگی خود نیز استفاده میکرد. هنگام کار در یک کارخانه، شخصی به نام باب فاگین را میشناخت و بعداً از این نام در الیور تویست استفاده کرد. سام ولر در کتاب یادداشتهای پیکویک به افتخار پرستار دوران کودکیاش مری ولر نامگذاری شد. و باب کراچیت، کارمند کمدستمزد در سرود کریسمس، همان دستمزدی را داشت که دیکنز در زمان اشتغال در دفتر یک وکیل به عنوان منشی دونپایه دریافت میکرد.
۴. نام «چارلز دیکنز» را در کتابهای اولیهاش پیدا نمیکنید
دیکنز در ابتدا نمیخواست نویسنده شود و بیشتر در سودای بازیگری بود. اما در روز تست بازیگری سرما خورد و شانس بزرگ خود را از دست داد. درعوض خبرنگار مجلس شد. گمان میرود که چارلز مصمم بود داستانهایش را در روزنامه برجسته کند، بنابراین آنها را با نام مستعار نامعمول «بوز» نوشت که یک نام مستعار خانوادگی است. همین نام بود که در هنگام انتشار اولین رمانهای او روی جلد ظاهر شد.
۵. محبوب مثل ستارههای راک
باوجود ناکامیهایی در زندگی شخصی، چارلز دیکنز بسیار محبوب و بهزبان امروزی سلبریتی بود، بهویژه در آمریکا که اغلب در جاده بود و در طول تورهای زیاد، طرفداران چارلز بیرون از مکانهایی که او ظاهر میشد روی تشک میخوابیدند تا جا پیدا کنند. دیکنز از این تورها پول هنگفتی بهدست آورد، اما انرژی که برای هر یک از این برنامهها صرف میکرد، موجب خستگیاش میشد.
۶. کتابخانه جعلی
دیکنز در خانه خود در گاد هیل از یک در مخفی استفاده میکرد. این در مخفی به شکل یک قفسه کتاب کاذب بود. جالب اینکه کتابهای داخل قفسه نیز واقعی نبودند و عناوین جعلی داشتند. به عنوان مثال، او دارای مجموعه کتابهای فاخر چندجلدی با نامهای «تاریخ یک دعوی کیفری» (47 جلدی) و «زندگی یک گربه» (9 جلدی) بود.
۷. آخرین اثر دیکنز نیمهکاره ماند
دیکنز در سال 1870 در سن 58 سالگی درگذشت. در آن زمان روی رمانی به نام معمای ادوین درود کار میکرد که به یک راز تبدیل شد. فقط نیمی از کتاب نوشته شده بود و دیکنز هیچ سرنخی درباره اینکه رمان چگونه باید به پایان برسد باقی نگذاشت. بسیاری از نویسندگان و طرفداران دیکنز نظریههایی درباره پایان داستان ارائه کردهاند.