رویای امریکایی و کاروانهای بقا

خانهبهدوشان در جاده
اگر فکر میکنید که عوارض و عواقب بحران مالی سال ۲۰۰۸ پایان یافته، سخت در اشتباهید! از مزارع چغندر داکوتای شمالی تا اردوگاههای جنگل ملی، کارفرمایان شرکت آمازون با پروژهای موسوم به «نیروی کار سیار» نیروی کار ارزان و کمهزینهای را یافتهاند که عمدتاً امریکاییهای مسن و بازنشسته را شامل میشود.
بسیاری از کسانی که قربانی بحران مالی و ازدستدادن مسکن خود شدند، در این پروژه از مشاغل فصلی مشغول به کار شدهاند و چون نیروی کار پیر بهحساب میآیند، هزینه تأمین اجتماعی اندکی را برای آمازون بهبار میآورند. دهها هزار نفر در ماشینهای کاروان و تریلرهای مسافرتی و وانتهای مدل اخیر به جادهها وارد شدند و اجتماع رو به رشدی از کوچنشینان را تشکیل دادند.
روزنامهنگار عملگرا
جسیکا برودر روزنامهنگار و مقالهنویس مجلات هارپر، نیویورکتایمز و واشنگتنپست و استاد روزنامهنگاری در دانشگاه کلمبیا نویسندهای است که درباره خردهفرهنگها و زوایای تاریک اقتصاد تحقیق میکند. او بارها با وسیله نقلیهای دست دوم که نام «ون هالن» رویش گذاشته، با کوچنشینان همسفر شده تا بتواند با سوژههایش بیشتر آشنا شود.
برودر در مسیرهای مکرر بین مشاغل فصلی با افرادی از هر طبقه ملاقات کرده است: استاد سابق دانشگاه، فردی با سابقه معاونت مک دونالد، وزیر سابق، پلیس، پیشخدمت رستوران، انباردار و پیمانکاری به نام لیندا مِی.
برودر با همراهی لیندا می و دیگران از تمیزکردن توالت محل کمپ تا اسکن محصولات انبار، برداشت چغندر و گردهمایی کوچنشینان در صحرا داستانی اثرگذار از کنج تاریک اقتصاد امریکا پرده برمیدارد. با این حال، این کتاب بهنوعی از انعطافپذیری و خلاقیت استثنایی این امریکاییها تجلیل میکند که زندگی معمول خود را رها کردهاند و سر به جاده نهادهاند تا زنده بمانند؛ همانند لیندا می، این افراد رویای یافتن زمینی برای ساختن خانه را در سر می پروراند و امید خود را از دست نمیدهند.
کوچنشینان در فهرست بهترین کتابهای سال 2017 قرار گرفته و فیلم اقتباسی آن به کارگردانی کلوئی ژائو و بازی درخشان فرانسیس مکدورمنت در سال ۲۰۲۰ برنده شیر طلایی ونیز، گلدن گلوب و اسکار بهترین فیلم، کارگردان و بازیگر زن شد.
برای لیندا، رویای آمریکایی به خودکفایی و جادهای آزاد تقلیل یافته است. وسیله نقلیهاش مدام بدقلقی میکند و خودش گاهی اوقات دچار سرگیجه میشود. روحیه و اخلاق کاری او بسیار تحسینبرانگیز است، اما هم کاروان و هم سلامت او بسیار متزلزلاند و امیدهای او در برابر سرنوشت آسیبپذیر است.
ایده کتاب از کجا شکل گرفت؟
جسیکا برودر در مصاحبهای گفته است: من مجذوب خردهفرهنگها و «منطق» حاکم بر خانوادهها هستم. همچنین علاقهمندم بدانم کارگران عصر دیجیتال در کشوری که قوانین ضدانحصاری در آن رعایت نمیشود چطور تقلا می کنند. درباره این موضوع خیلی میخواندم. عکسی روی جلد مجله مادر جونز توجه مرا جلب کرد.
مقاله مربوط به این عکس گزارش خبرنگاری بود که مخفیانه به یکی از انبارهای آمازون رفته بود و با شخصی که بهشکل موقت و فصلی در آنجا کار میکرد مصاحبه کرده بود. او به خبرنگار گفته بود: «بله، من در یک کاروان تماموقت زندگی میکنم، نمیتوانم بازنشسته شوم و این پروژه به درد آدمهایی مثل من میخورد. برودر با جستوجو در اینترنت فهمید فقط شرکت آمازون نیست که این مشاغل را ارائه میدهد. صدها، شاید هزاران کار برای افرادی وجود داشت که در کاروان زندگی میکنند.