ولگرد کوچولوی یکه‌تاز

گشتی در دنیای بهترین کمدین سینما، چارلی چاپلین
ولگرد کوچولوی یکه‌تاز
مردی که شخصیتی محبوب را با ابداع کت‌وشلواری غیرعادی، کلاه و کفشی عجیب و عصایی که مدام در دستش می‌چرخاند جاودانه کرد. چارلی چاپلین، با لقب سر چارلز اسپنسر چاپلین، در 16 آوریل 1889 در لندن متولد شد و 25 دسامبر 1977در سوئیس به‌خاک سپرده شد اما کمدی تلخ زندگی برای او تمام نشده بود و حتی مرگ او با ماجرایی شبیه به اتفاقات سینمایی گره خورد.

از پنج سالگی روی صحنه

چارلی چاپلین کمدین، تهیه‌کننده، نویسنده، کارگردان، و آهنگساز بریتانیایی است. او برجسته‌ترین هنرمند طنز سینما و یکی از مهم‌ترین چهره‌های تاریخ سینما شناخته می‌شود. نام چارلز چاپلین را از پدرش گرفتند که مسئول سالن اجرای موسیقی بود. دوران کودکی خود را با مادر خواننده‌اش هانا هال گذراند که پس از جدایی، مسئولیت بزرگ‌کردن پسرش را به‌عهده گرفت. چارلز پنج ساله برای اولین بار روی صحنه رفت و جای مادرش را پر کرد. مادر که دچار اختلال روانی بود بعدها به یک آسایشگاه روانی برده شد و چارلی و برادر ناتنی‌اش سیدنی به مدارس شبانه‌روزی و اردوی کار فرستاده شدند. 

 

ستاره‌ پانتومیم 

در سال 1897، چارلی با کمک آشنایان مادرش در صحنه تئاتر، به گروه هشت پسر لنکاشیر رفت و به هنرمندی حرفه‌ای تبدیل شد. صحنه بعدی او نقش کوچکی در شرلوک هولمز (1899) با بازی ویلیام ژیلت و حضور در سیرک کیسی‌کورت در نمایش چندگانه رقص و ‌آواز و عملیات آکروباتیک بود. در سال 1908 او به گروه پانتومیم فرد کارنو پیوست و خیلی زود ستاره شد. ماجرای خلق ولگرد کوچولوچاپلین در سال 1913 حین همکاری با شرکت کارنو به دور آمریکا قراردادی را برای حضور در فیلم‌های کمدی پلیسی با بازی مک سِنِت امضا کرد. شخصیت اولیه چاپلین، شیک‌پوشِ مزدور، چندان جا نیفتاد. به سفارش سنت برای ایجاد شخصیتی کارآمدتر، چارلی لباسی را به‌شکل بداهه ساخت؛ کت خیلی کوچک، شلوار خیلی بزرگ، کفش‌های گنده و کلاه‌شاپوی درب‌وداغان. در آخر، سیبیلی بامزه و کوتاه را پشت لبش چسباند و عصایی را هم برای کاربردهای متنوع در دست گرفت. در دومین فیلم کمدی پلیسی که بازی کرد، مسابقات اتومبیل‌رانی کودکان در ونیز (1914) شخصیت جاودانه چاپلین یعنی «ولگرد کوچولو» متولد شد.وصله ناجورحقیقت این است که چاپلین همیشه ولگرد را به تصویر نمی‌کشید. در بسیاری از فیلم‌هایش نقش پیش‌خدمت، منشی فروشگاه، مسئول صحنه، آتش‌نشان و شبیه به این‌ها را بازی می‌کرد. شخصیت او بیشتر به وصله‌ای ناجور می‌ماند؛ آدم‌های مودب از او دوری می‌کردند، در عشق مدام بدشانسی می‌آورد و همه‌کاره هیچ‌کاره بود. در همه حال نجات می‌یافت،  همواره غم‌های گذشته را پشت‌سر می‌گذاشت و با شادی به استقبال ماجراهای جدید می‌رفت. جذابیت ولگرد کوچولو جهانی بود: تماشاگران عاشق گستاخی، تظاهر به سردی و افسردگی، بی‌رحمی‌ معمول، شجاعت غیرمنتظره‌ و انعطاف‌پذیری‌اش بودند.برخی از مورخان ریشه‌های ولگرد کوچولو را در دوران کودکی دیکنزی چاپلین دنبال کرده‌اند، در حالی که برخی دیگر معتقدند این شخصیت ریشه در شعار مربی چاپلین، فرد کارنو دارد: «آقایان، غمگین نگهش دارین، غمگین» به هر حال، چند ماه پس از اولین حضورش در سینما، چاپلین بزرگترین ستاره سینما بود.چاپلین در نقش ولگرد کوچولو، بر هنر ظریف پانتومیم تسلط داشت و ظهور صداگذاری روی فیلم باعث نگرانی‌اش شد. شاهکار عصر جدیددر سال 1932 چاپلین پس از ازدواج‌ها و روابط ناموفقی که داشت با ستاره جوان پائولت گادِرد آشنا شد. فیلم بعدی او عصر جدید (1936) فیلمی ترکیبی و دراصل صامت اما همراه با موسیقی، جلوه‌های صوتی و دیالوگ‌های کوتاه بود. چاپلین همچنین روی ولگرد کوچولوی خود صدا گذاشت. در این فیلم نقش کارگر بی‌نام‌و‌نشان کارخانه‌ای را بازی کرد که به دلیل وظیفه بیهوده‌ای که باید انجام دهد – سفت‌کردن پیچ و مهره‌ها روی قطعاتی که از خط مونتاژ عبور می‌کنند، تبدیل به انسانی ماشینی شده است. گادرد در این فیلم نقش دختر یتیم خیابان‌گردی را بازی می‌کند که چاپلین از اون حمایت می‌کند. این آخرین فیلم صامتی بود که از هالیوود بیرون آمد، اما تماشاگران هنوز هم آن را دوست دارند. مهم‌تر از همه، این آخرین اجرای ولگرد کوچولو بود.

 

دردسرهای خیلی جدیِ کمدینچاپلین پس از ساخت تنها سه فیلم در یک دوره ده ساله، هفت سال دیگر طول کشید تا فیلم بعدی را بسازد. دلیل آن را می‌توان تا حدی در مشکلات زندگی شخصی او یافت. در سال 1942 او و گادرد، با اینکه احتمالاً هرگز به‌طور رسمی ازدواج نکرده بودند، جدا شدند. در سال 1943، اتهام هم‌خوابگی با جوآن بَری، دختر جوانی که استعداد بازیگری داشت علیه چاپلین طرح شد. در همان سال با اونا اونیل 18 ساله، دختر نمایشنامه نویس یوجین اونیل ازدواج کرد و دوباره به جرم هم‌خوابگی با دختران بسیار جوان متهم شد. در پرونده بَری، دادگاه در سال 1944 علیه چاپلین حکم داد. او پدر فرزند بری نامیده شد، هرچند از اتهامات جدی‌تری مثل نقض قانون مان تبرئه شد. طبق قانون مان، جابه‌جاکردن زنان بین ایالت‌های امریکا با اهداف غیراخلاقی و سوء‌استفاده جنسی ممنوع بود.  

 

بازگشت به خانه

چاپلین در آخرین سال‌های زندگی‌اش، بسیاری از افتخاراتی را به‌دست آورد که برای مدت طولانی از او دریغ شده بود. در سال 1972 پس از 20 سال تبعید از امریکا به این کشور بازگشت تا جایزه اسکار ویژه را برای «تأثیر بی‌شماری که در ساخت فیلم‌های سینمایی به‌عنوان هنر قرن حاضر داشته است» دریافت کند. بازگشت به خانه  همراه با تلخی و شیرینی بود. چاپلین آمده بود تا برای امریکا ابراز تأسف کند اما از تشویق دوازده‌ دقیقه‌ای حاضرین که به افتخار او به‌پا خاسته بودند شدیدا متأثر شد. 

درام لحظه آخریچاپلین در سال 1975 برای دریافت نشان شوالیه تقریبا برای آخرین بار در انظار عمومی ظاهر شد. چند ماه پس از مرگ او، تابوت حامل جسد هنرمند قرن برای مدت کوتاهی از گورستانی در سوئیس ربوده شد. اما دزدان در دریافت باج هنگفتی که تعیین کرده بودند ناکام ماندند و کالبد چاپلین در گوری مستحکم برای همیشه به خاک سپرده شد.