پنج نکته که در مورد گونتر گراس باید بدانید:

پنج نکته که در مورد گونتر گراس باید بدانید:
گونتر گراس بازتاب صدای نسلی از آلمان‌ها بود که در زمان سلطه نازیسم بزرگ شده بودند. او خود را روایتگر تاریخ از نگاه پایین‌دستی‌ها می‌دانست. وی با رویکردی معترضانه و هشداردهنده همواره در تمام رویدادهای مهم سیاسی و ادبی آلمان حضور مؤثر داشت.

تعداد کلمات: 634 کلمه
زمان حدودی مطالعه: 4 دقیقه


1-  او یک هنرمند تجسمی بود

 

گراس در واقع یک هنرمند تجسمی و مجسمه ساز بود. در ابتدا او به مدرسه هنر می‌رفت و زندگی خود را با طراحی و مجسمه سازی ادامه می‌داد.  او دائما آثار هنری را برای جلد کتاب خود آماده می‌کرد که این آثار تمایل به ابزوردیسم را نشان می‌داد. اما به وضوح استعداد در او در هنرهای تجسمی را نمایان کرد.
خانه‌ی گونتر گراس د رلوبک، تبدیل به موزه‌ای شده که نقاشی‌ها و مجسمه‌های او و آرشیو کتاب‎های او را در خود جای داده است.

 

2- گراس در waffen-ss بود

علی رغم اینکه گراس در زندگی خود به طور ویژه‌ای به رابطه‌ی مسالمت آمیز بین دو کشور آلمان و لهستان می‌پرداخت. در سال 2006 گراس مجبور شد که اعتراف کند در جریان جنگ جهانی دوم کاملا هم بیگناه نبوده است. اگرچه او فقط یک نوجوان 17 ساله بوده در زمانی که به عضویت حزب نازی درآمده بوده.
رمان پوست کندن پیاز کتابی بود که او در آن از تجربه‌ی خضور در حزب نازی نوشت. انتشار این کتاب باعث شده که بسیاری او را انسانی مزدور و ودورو بدانند. کتاب پوست کندن پیاز افشاگری بزرگ گراس بود که با آن نگاه سنگین منتقدان و اعل ادبیات و سیاست را به جان خرید.

 

3- او یکی از شخصیت‌‌های مهم رئالیسم جادویی است.
ترکیبی از فرهنگ عامیانه، اسطوره و تمثیل گرایی او را به یکی از برجسته‌ترین چهره‌های اروپایی برای توسعه‌ی سبک رئالیسم جادویی در ادبیات تبدیل کرده است. 

 

4-او یکی از اعضای گروه 47 بود

ایده تشکیل این گروه به سال ۱۹۴۶ باز می‌گردد، زمانی که هانس ورنر ریشتر و آلفرد آندرش مجله ادبی دِر روف را بنیان گذاردند. هدف از پیدایش این مجله، اطلاع‌رسانی و آموزش دموکراسی به مردم آلمان، بعد از دوران هیتلر بیان شده بود. بعد از آن در سال ۱۹۴۷، نیروهای اشغالگر آمریکایی به دلیل ”بسط و انتشار نهیلیسم” مجوز این مجله را لغو کردند.

این گروه هیچ‌گاه به عنوان یک گروه سازمان یافته نبود و برنامه‌ای مدون و عضو ثابتی غیر از بنیانگذاران آن نداشت، اعضا را مدیر سازمان مشخص می‌کرد. گردهمایی هر سال دو بار برگزار می‌شد و دعوت‌نامه فقط برای کسانی که ارزش دعوت شدن داشتند ارسال می‌شد، که زمان و مکان گردهمایی را مشخص می‌کرد، فقط دعوت‌شونده و همسرش اجازه ورود به مجلس را داشتند. در این جلسات نویسندگان آثار خود را به زبان بلند می‌خواندند اگر گروه تایید می‌کرد می‌توانستند ادامه دهند، اگر نه خواندن متوقف می‌شد و به شدت مورد انتقاد قرار می‌گرفتند. نویسنده اجازه‌ی دفاع از خودش را نداشت . با وجود این روند خشن، این گروه نه تنها به پرورش گونتر گراس بلکه به چند نویسنده‌ی بزرگ آلمانی دیگر هم کمک کرد.بعد از پایان جلسات به بهترین نویسنده جایزه‌ای اهدا می‌شد. این جایزه برای بسیاری از نویسندگان آن دوران، به عنوان شروع فصل جدیدی در نویسندگی حرفه‌ای بود.

در آغاز هدف اصلی گروه، تشویق نویسندگان جوان، یا نویسندگان بعد از جنگ و ایجاد انگیزه و فضای انتقادی برای توسعه ادبیات بود و تا حدودی موفقیت‌آمیز هم بود. گروه به سرعت معروف شد و بخاطر معروفیت اعضایش به یکی از قوی‌ترین انجمن‌های ادبی آن دوران تبدیل شد.

5- او برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شد.

در سال 1999 جایزه نوبل ادبی به گونتر گراس تعلق گرفت. مشهورترین اثر او طبل حلبی در سال 1959 است : «گویی ادبیات آلمان بعد از ده‌ها سال تخریب زبانی و اخلاقی آغاز جدیدی به خود داده است»

گونتر گراس بازتاب صدای نسلی از آلمان‌ها بود که در زمان سلطه نازیسم بزرگ شده بودند. او خود را روایتگر تاریخ از نگاه پایین‌دستی‌ها می‌دانست. وی با رویکردی معترضانه و هشداردهنده همواره در تمام رویدادهای مهم سیاسی و ادبی آلمان حضور مؤثر داشت. در سال ۱۹۹۹ گراس برنده جایزه نوبل ادبیات شد، فرهنگستان پادشاهی علوم سوئد هنگام اعلام نام او، داستان‌هایش را تصویرگر چهرهٔ فراموش شده تاریخ خواند.

ترجمه و جمع آوری مطلب: زی‌مون